مدیریت ریسک، راهی برای حفظ سازمان

تفکر مبتنی بر ریسک در کسب و کارهای نوپا

چرایی نیاز به تفکر مبتنی بر ریسک و دلایل اهمیت آن

نویسنده: دکتر امید اشکانی، مشاور و مدرس سیستم‌های مدیریت کیفیت

در یک نگاه کلی، ریسک به مفهوم یک عدم قطعیت در زمان تولید یک محصول و یا ارائه یک خدمت است و تقریباً تمام کوشش‌های بشر در تمامی حوزه‌های کسب و کار، به نوعی در بردارنده نوعی از ریسک بوده و موضوع پر اهمیت، روش و فرایند مدیریت ریسک است. از طرف دیگر، زمانی که از ریسک صحبت می‌کنیم، در ذهن بیشتر افراد کلمه خطر تداعی می‌شود، اما باید در نظر داشت که ریسک، تنها به مفهوم یک خطر منفی نیست و امروزه در کسب و کارها، ریسک‌های مثبت و یا به عبارت دیگر، فرصت‌ها نیز از اهمیت بالایی برخوردار هستند.

به طور معمول در زمان مواجهه با یک ریسک، سازمان واکنش‌های مختلفی را می‌تواند در نظر بگیرد. گروهی از مدیران در مقابله با ریسک‌ها، راه امتناع را پیش می‌گیرند. در این حالت مدیران انتظار دارند ریسک به خودی خود حل شده و معمولاً موارد لازم و احتیاطی را در نظر نمی‌گیرند. گروهی دیگر از صاحبان سرمایه، با پذیرش به موقع ریسک‌ها، از ایجاد خطرات جدید و جدی‌تر پیشگیری می‌کنند. در مقابل برخی از مدیران استراتژی انتقال ریسک را پیش گرفته و با پذیرفتن هزینه‌هایی هرچند کوچک (مانند هزینه‌های بیمه)، خود را در برابر هزینه‌های بزرگ ناشی از ریسک محافظت می‌کنند. در نهایت بسیاری از رهبران سازمان با بهره گیری از تجهیزات فنی، نیروی انسانی و افزایش دانش، ریسک‌ها را مدیریت و کنترل می‌کنند.

تفکر مبتنی بر ریسک، یک سیستم نظامند و ساختار یافته است که بعد از سال 2015 میلادی و تغییرات گسترده‌ای که در استاندارد 9001 (استاندارد سیستم مدیریت کیفیت) ایجاد گردید، به این مجموعه اضافه شد تا کسب و کارها را موظف کند، ریسک‌های خود را بشناسند، مدیریت کنند و در فواصل منظم، بازنگری مناسب برای ریسک‌های شناخته شده را انجام دهند. امروزه شناسایی ریسک‌ها در بسیاری از سازمان‌ها فرایندی سخت و پیچیده است و از آن پیچیده‌تر، روشی برای مدیریت ریسک می‌باشد.

اما اهمیت اجرا و پیاده سازی تفکر مبتنی بر ریسک، برای کسب و کارهای نوپا، بسیار پر رنگتر است. زمانی که یک کسب و کار نوپا به تازگی شکل گرفته است، خطرات زیادی این کسب و کار را تهدید کرده و از طرف دیگر، فرصت‌هایی نیز برای این سازمان به وجود می‌آید که سازمان با شناخت به موقع این نقاط مثبت و منفی، می‌تواند رشد سریع تری داشته باشد. کسب و کارهای نوپا عموماً از قدرت مالی و استراتژیک زیادی در بازار برخوردار نیستند. پس شناخت ریسک‌های محیط برای آنها اهمیت دو چندان دارد.

 

در یک دیدگاه کلی، فارغ از نوع ریسک (مثبت یا منفی)، ابتدا لازم است ریسک‌ها در دو بخش محیط داخل و محیط خارج شناسایی شوند. هر آنچه در چارچوب درونی سازمان رخ می دهد، به عنوان محیط داخل و آنچه خارج سازمان رخ می‌دهد را به عنوان محیط خارج میشناسیم. با همین تعریف، ریسک‌ها نیز، به همین صورت دسته بندی و شناخته می‌شوند. ریسک‌های محیط داخل از جنس از دست دادن نیروی انسانی، از کار افتادن ماشین آلات و تجهیزات و نظایر آن هستند که شناسایی آنها معمولاً راحتتر است. امّا از طرف دیگر، ریسک‌های خارج سازمان مواردی نظیر رقبا، نیازمندی‌های جدید مشتری، نارضایتی مشتری و حتی خطر از دست دادن او را شامل می‌شود که به طور معمول شناخت و مطالعه این موارد دشوارتر است.

امروزه روش‌های مختلفی برای مدیریت ریسک در کسب و کارها پیشنهاد شده است. در سال 2018 میلادی، سازمان بین المللی استاندارد (ISO) به صورت جداگانه، استانداردی تحت عنوان ISO 31000 یا استاندارد مدیریت ریسک را تدوین و جاری نمود. اما در بین همه موارد، یکی از اصلی‌ترین روش‌ها، استفاده از آنالیز حالات بالقوه خرابی یا FMEA می‌باشد. با استفاده از این روش، می‌توان به درستی ریسک‌ها را چه از نوع داخلی و چه از نوع خارجی شناسایی کرده و متناسب با آن علل بالقوه شکل گیری آنها را جستجو کرد. در نهایت با تعریف پارامتری با عنوان نمره اولویت ریسک، می‌توان درجه اهمیت ریسک را برآورد نمود و در نتیجه اقدامات پیشگیرانه لازم را برای آن اجرا کرد. چه بسا که هدف بسیاری از سیستم‌های مدیریت کیفیت نیز، ایجاد اقدامات پیشگیرانه مناسب و به موقع است. البته لازم به ذکر است در تعریف اقدامات اصلاحی روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از آن روش‌ها انتخاب ریسک‌های با درجه بالا بر اساس اصل پارتو است که در یک بیان ساده بر اساس این اصل، 80 درصد مشکلات و خطرات، ناشی از 20 درصد ریسک‌ها است.

مدیران و صاحبان سرمایه بخصوص در کسب و کارهای نوپا باید توجه داشته باشند شناسایی ریسک‌ها امروزه در کسب و کارها اهمیت بسیار بالایی دارد و فارغ از بحث اهمیت، می‌تواند با سودآوری برای سازمان همراه شود. به عنوان مثال، با شناسایی رقبا در محیط خارج، می‌توان سطوح توانمندی آنها را سنجید و چه بسا در بسیاری موارد، با توجه به توانمندی بیشتر سازمان شما، امکان پیشی گرفتن از رقبا در زمینه ای که شما آگاه نباشید، فراهم شود.